» » دوازدهمین کافه محفل ( اعتبار سنجی در کسب و کار های نوپای قرآنی )

اهمیت اعتبارسنجی در کسب و کارهای نوپا: وقتی ایده به ذهن شما می‌رسد، لازم است قبل از هر اقدامی به سمت اعتبارسنجی آن ایده بروید. در کتاب «مام تست»، نکات بسیاری وجود دارد درباره اینکه چگونه ایده های خود را اعتبارسنجی کنیم. نویسنده این کتاب راجع به این حرف می‌زند که سؤالات خود را به صورت مستقیم از مخاطب نپرسید، بلکه به صورت غیرمستقیم و به صورت یک پرسش‌نامه کتبی و در برخی شرایط خاص از مخاطب خود بپرسید.

بار ها اتفاق افتاده است که افراد ایده ای به ذهنشان رسیده است و بر این باور بوده اند ایده فوق العاده ای است و پیاده سازی آن حتما موفق آمیز خواهد بود اما در آن اصلا به نیاز مشتری توجهی نشده است و در واقع با هیچ استقبالی مواجه نشده است. مخترعین وقتی چیزی را اختراع می‌کنند، گمان می‌کنند کار بزرگی انجام می‌دهند، اما وقتی به اعتبارسنجی می‌پردازند، متوجه می‌شوند که کار بزرگی انجام نداده‌اند، چراکه بسیاری از مردم حاضر نیستند بابت اختراع یک لامپ یا تغییر در کابل‌های منزل پولی پرداخت کنند. در سال در ایران حدود ۱۸ هزار اختراع صورت می‌گیرد که در نهایت یک یا دو مورد از آنها عملیاتی می‌شود.

برای مثال کشاورزی که تا زانو در گل فرو رفته و مشغول کار است و حتی تلفن همراه هوشمندی هم ندارد نمی تواند مشتری یک اپلیکیشن مربوط به کسب و کار زراعت باشد.

بنابراین گاهی اوقات دلایل ورشکستگی بسیار ساده هستند. لذا لازم است قبل از ورود به بازار، تعدادی از مشتریان را تست و اعتبارسنجی کنیم.

گاهی اطلاع چندانی از وضعیت بازار نداریم و بعد از ورود به بازار متوجه می‌شویم که مردم چیزهایی می‌خواهند که ما برای آنها فراهم نکرده‌ایم. لذا وقتی ایده‌ای به ذهن شما رسید، قبل از اینکه وارد بازار شوید، از چند نفر سؤال کنید تا متوجه شوید آیا آنها مشتری شما خواهند شد یا خیر.

پرسونا: پرسونا نمایانگر تجربه و خواسته های مشتری از محصولات یا خدمات نه چندان هوشمند سازمان ها است. پیشینه استفاده از مفهوم پرسونای کاربر به شرکت هایی که در حوزه طراحی سایت فعالیت داشتند، برمی گردد، تا از این طریق آنها بتوانند طراحی هایشان را بر اساس خواست کاربران انجام دهند.

نکاتی دربارهMVP:  به معنای کمینه محصول پذیرفتنی یعنی کمترین محصولی است که بازار از شما می‌پذیرد. استیو جابز حتی اگر ابتدا می‌توانست آیفون ایکس را بسازد، اما ناچار بود به صورت اندک اندک محصولات خود را وارد بازار کند، چراکه اولا هنوز زیرساخت‌های آن فراهم نشده بود و ثانیا مشتری ها از ان هیچ استقبالی نمی کردند زیرا هم کار با ان را بلد نبودند و هم اینکه قیمت آن به دلیل عرضه محصول در زمان نامناسب به حدی می بود که توان پرداخت آن از سوی مشتری وجود نداشت، لذا ابتدا محولات اولیه ای را وارد بازار کرد و دائما آپشن‌هایی را به آن ها اضافه کرد تا در نهایت به آیفون رسید.

براساس اصول MVP، باید کمترین محصولی که بازار از شما می‌پذیرد و فعلا برای مردم کارایی دارد را وارد بازار کنیم. همان‌گونه که آمازون از فروش کتاب‌های دسته دوم، فعالیت خود را آغاز کرد. بر این اساس باید اندک اندک مثلا از یک منطقه شروع کنیم و بعد به فکر فتح بازارهای دنیا باشیم، همان‌گونه که آمازون، اسنپ یا دیجی‌کالا اقدام کردند. لذا حتما برای کسب و کار خود، MVP طراحی کنید.

پس باید بدانیم که چگونه ایده خود را اعتبارسنجی و وارد بازار کنیم. سپس از یک منطقه کوچک شروع کنیم و در نهایت به فکر تصرف بازارهای بزرگتر باشیم.

 در پایان این جلسه از سری دورهمی های کافه محفل هرکدام از حاضران به ارائه نکاتی در مورد علایق و تجربیات خود در زمینه کسب و کار یا معرفی بیزینس خود بپرداختند.
برای دیدن عکس ها اینجا  کلیک کنید.

98/04/1